خدایا تو قلب مرا می خری؟؟

ساخت وبلاگ

دلم را سپردم به بنگاه دنیا

و هی آگهی دادم اینجا و آنجا

و هر روز برای دلم مشتری آمد و رفت

و هی این و آن سرسری آمد و رفت

*

ولی هیچ کس واقعا

اتاق دلم را تماشا نکرد

دلم،قفل بود

کسی قفل قلب مرا وا نکرد

*

یکی گفت:

چرا این اتاق پر دود و آه است

یکی گفت:

چه دیوار هایش سیاه است

یکی گفت :

چرا نور اینجا کم است؟

و آن دیگری گفت:

و انگار هر آجرش

فقط از غم و غصه و ماتم است

*

و رفتند و بعدش دلم ماند بی مشتری

و من تازه آن وقت گفتم

خدایا تو قلب مرا می خری؟؟

*

و فردای آن روز

خدا آمد و توی قلبم نشست

و در را به روی همه پشت خود بست

و من روی در نوشتم :

ببخشید دیگر

برای شما جا نداریم

از این پس جز او

کسی را نداریم

                                                        عرفان نظرآهاری

...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ahlparvaz بازدید : 82 تاريخ : چهارشنبه 10 اسفند 1401 ساعت: 20:06