از کوثرم گذشتم

ساخت وبلاگ

 

یاد شهید محمودرضا بیضایی بخیر؛

قبل از ازدواجش همیشه دوست داشت که در آینده دختری داشته باشه و اسمشو بذاره کوثر بعد ازدواجش هم خدا بهش دختری داد و اسمشو کوثر گذاشت. شب یکی از عملیات ها بهش گفتند که امکان تماس با خانواده هست نمیخوای صدای کوثر کوچولوت رو بشنوی؟؟؟

گفت: از کوثرم گــــــــــذشتم… می‌گفت شهادت مزد کسانی‌ است که در راه خدا پُرکارند، می‌گفت شهادت هرکسی دست خودش است. هرکسی خودش انتخاب می کند که شهید بشود. می‌گفت باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمده‌ایم و شیعه هم به دنیا آمده‌ایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی‌ها، غربت‌ها و دوری‌هاست و جز با فدا شدن محقق نمی‌شود حقیقتاً. این جمله آخر را شب قدر گفته بود و گفته بود امشب باید انتخاب کنیم به صف عاشوراییان بپیوندیم یا از معرکه جهاد بگریزیم و در خون ولی خدا شریک باشیم.  آقا محمودرضا، وقتی خواست برای خودش اسم انتخاب کند گفت حسین نصرتی. تنش را در راه خدا فرسوده کرد، چشم‌هایش گواه بی‌خوابی همیشگی‌اش بود. در شب تاسوعا، در آزادسازی زینبیه عباس بی‌بی بودن را به رخ دنیا کشید. شب قدر انتخاب کرد که شهید بشود. از کوثرش که بُرید، روز میلاد رحمت للعالمین، در فوران رحمت الهی غرق شد، به راه رضای محمود الهی رفت، به معراج رفت، شهید شد.

شادی روحش صلوات

...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ahlparvaz بازدید : 251 تاريخ : سه شنبه 25 دی 1397 ساعت: 19:46